قلعه سنگی نطنز ،               ثبت شده در وبلاگ نقش جهان

یکی از آثار انگشت شمار به جای مانده از روزگار باستان در منطقه است .

این بنا را با نام های « رباط سنگی طرق » و « رباط سنگی نطنز » نیز نام می برند .

 

در مسیر جاده قدیم طرق به نطنز ، بعد از « سردهان» و در 12 کیلومتری طرق ، پس از گذر از یک گردنه ، به تنگه ای وارد می شویم که پهنه زیادی ندارد و دو جاده قدیم و جدید از کنار هم عبور می کنند . قلعه سنگی نطنز در این جا درست در مسیر تنگه قرار دارد .

از سوی بزرگراه اصفهان کاشان نیز ، در ابتدای محدوده ای که بزرگراه با جاده قدیم همجوار می گردد ، این بنا قابل مشاهده است که در میان دو جاده قرار دارد .

 

این بنای زیبا و با شکوه ، در دوران معاصر مورد بی مهری هایی از سوی حکومت های حاکمه قرار گرفته اما با وجود آسیب هایی که به آن وارد شده هنوز هم در میان دو جاده که محل رفت و آمد ماشین های کوچک و بزرگ است ، تنها و ناشناخته بر جای ایستاده و به صورت زباله دانی در آمده است .

جالب اینجاست که به هنگام ایجاد جاده طرق به نطنز ، حریم بنا در دوران پهلوی رعایت شده است . اما در دوران علم و آگاهی که ما در آن قرار داریم ( با تمامی هارت و پورت ها ) بزرگراه اصفهان به کاشان را دقیقا از میان کاروانسرای پیرامون این بنا گذر داده اند . 

    

    

 

در سال های دهه 60 میلادی « ماکسیم سیرو » (خدایش بیامرزد) این اثر و سازه های اطراف آن را به طور کامل بررسی کرده و پلان هایی از آن برای ما باقی گذاشته است . اما در اثر گذشت زمان و بی توجهی مسئولان ، دگرگونی و خرابی های زیادی بر آن وارد شده است .

دکتر علیرضا جعفری زند ، نیز در کتاب « اصفهان در دوره ساسانیان » بررسی هایی از این بنای باستانی نموده که در اینجا گوشه ای از مطالب ایشان را می آوریم :

 

به خاطر اهمیت استراتژیکی که گردنه داشته ، این محل در دوره ساسانیان انتخاب شده است . یک حصار برای راهداری و یک پست نگهبانی با ملحقات لازم در آنجا بنا کرده اند . ایجاد مزقل ها در دیوار ، بیان کننده یک بنای نظامی و دفاعی می باشد .

در واقع بلندی دیوارها ، پرتاب گلوله های فلاخن یا تیر و کمان را برای محاصره کنندگان دشوار می ساخته است . در صورتی که مزقل ها این امر را برای افراد داخل بنا آسان می کرده است .

در سرتاسر ساختمان این دژ ، تمام دقت های لازم برای تامین شرایط یک مقاومت شدید ، در نظر گرفته شده است .

 

در دوران اسلامی احتمالا این بنا به کاروانسرا تبدیل شده و ساخت و ساز هایی چون تنور و انبار آذوقه برای این منظور انجام گردیده . دیگر آثار برج نیز در جهت امنیت قلعه در مقابله با راهزنان مورد استفاده بوده است .

این ساختمان احتمالا بر اثر زلزله تکان خورده و شکاف در دیوار غربی و نیز فرو ریختگی دیوار شرقی از آن ایجاد شده است . با این وجود هنوز هم عظمت و بزرگی خود را حفظ کرده است .

 

ماکسیم سیرو معتقد است که محوطه وسیع و اتاق های بنا به صورت کاروانسرا مورد استفاده قرار می گرفته . و نیز عقیده دارد که این محل با آب و هوای خنک و آب عالی فراوان ، در دوران آسایش مورد استفاده قرار گرفته و کاروانسرایی پیرامون آن ایجاد شده است .

 

چنین به نظر می آید که ساختمانهای الحاقی ، در دوران سلاطین بزرگ مانند آلب ارسلان و ملکشاه ایجاد شده باشند .

این ملحقات با دیوار های ضخیم از سنگ قلوه و با ملات گل رس و گچ ساخته شده اند . ولی نتوانسته در مقابل تغییرات جوی و زلزله های متعدد منطقه که درست در روی شکاف طولی رشته کوه است ، مقاومت کند .

وقتی که صفویه راه « دنبی ، کمشه ، نطنز » را مجهز کردند ، این بنا از رونق افتاده و تاق های ان به کلی فرو ریخته است .

    

 

بیان اثر بر اساس نوشته های ماکسیم سیرو :

 

« قلعه سنگی که قلب آن یک دژ با هیبتی است ، از عهد ساسانیان یا بلافاصله پس از آن ساخته شده ، ساختمان های ضمیمه به زودی اضافه شده اند و بعدها باز ( در زمان سلاجقه ) یک کاروانسرا به آن الحاق شده است . در این محل که دره تنگ است ، با دیوار ضخیمی که آثار آن نزدیک رودخانه است ، سدی بسته شده و از این دیوار آثار کمی باقی مانده است .

رباط سنگی نطنز ، همانطور که از نامش پیداست ، یک پست نظامی سنگی است . این دژ که از نظر اصول شبیه به « رباط سلطان » است ، در تنگ ترین گذرگاه نطنز قرار دارد .

یک تنگ واقعی که راههای جلگه اصفهان ناچار باید از آن بگذرد و بعد به طرف کویر مرکزی بروند .  جاده جدید هم بالطبع از آنجا می گذرد و بنابر این مسافران ناچار منظره جسیم رباط را می بینند . ولی هرگز به بقایای یک دیوار ضخیم که سرتاسر تنگ کشیده شده و روی بدنه سنگی این گردنه تکیه می کند ، توجهی ندارند .

] این دیوار ضخیم که سیرو توصیف می کند به طور کلی با ایجاد بزرگراه از بین رفته است . اینکه سیرو می نویسد همه مسافران ناچار این بنا را می بینند ، واقعیتی است که امروز هم قابل مشاهده است . پس سازندگان و طراحان بزرگراه اصفهان به کاشان ، چندان هم از وجود این بنای ارزشمند باستانی نا آگاه نبوده اند ، اما متاسفانه چشم عقل را بسته اند و کار خود را انجام داده اند .[

 

این رباط در اصل یک پست نظامی پلیس راه بوده و با درست شدن برج قلعه ، بلافاصله یک حیاط به آن الحاق شده که در آن سربازخانه و اصطبل جای گرفته . بعدها یک حیاط دوم که وسیع و مستطیل شکل است و در اطراف آن هم محل هایی ساخته اند ، به ترکیب اولیه افزوده شد . »

توصیفاتی که سیرو از قلعه سنگی می کند ، این تردید را بوجود می آورد که خود او این اثر را ندیده و نقشه آن را نیز شخص دیگری کشیده و او بر اساس نقشه به توصیف بنا پرداخته است .

 

همانطور که ذکر شد این بنا از سال 1962 که سیرو آنرا توصیف می کند ، تغییرات زیادی داشته و بزرگراهی که در ضلع شرقی آن احداث شده ، آثار پیرامونی را به کلی از بین برده است . پیش از این نیز جاده غربی این عمل را انجام می داده است .

تغییرات و خرابی های مذکور ، اطراف برج اصلی را فرا گرفته اما برج سالمتر مانده است . ماکسیم سیرو تا همینجا به توصیف بنا پرداخته و درباره آثار پیرامون چیزی ذکر نکرده و فقط به ارائه نقشه پرداخته است . پس در اینجا سوالی پیش می آید که آیا او در ترسیم نقشه دچار خطا شده باشد ؟ 

 

          

 

تجزیه و تحلیل آثار به جای مانده از برج سنگی

 

شاید استفاده از نام برج ، با شکلی که فعلا این بنا دارد ، مناسب تر از نام قلعه باشد .

این بنا از مسافت های دور با دیوارهای سنگی خود دیده می شود . از چهار دیوار آن ، دیوار شرقی که مجاور بزرگراه است ، فرو ریخته ولی سه دیوار دیگر بر جای خود باقی هستند . دیوار های مورد نظر هر کدام 20/1 متر پهنا دارند که توانایی باربری سه سقف را دارند .

 

جبهه جنوبی

ورودی اصلی بنا در دیوار جنوبی است . این ورودی در بین دو برجستگی برج مانند ، بر روی شیاری به عرض 55/1 متر قرار گرفته و عرض بیرون زدگی نیم برج ها 5/1 متر است . بالای این دو نیم برج ، احتمالا دارای پوشش کروی تاق مانند بوده است . ساختمان و نمای جبهه جنوبی شبیه به ورودی قلعه شاهدژ اصفهان می باشد .

ورودی دارای 5/1 متر پهنا و 70/1 متر بلندی است و تاقی با قوس کمانی دارد .

 

یک حیاط کوچک مرکزی بعد از این ورودی قرار گرفته که با ورودی اصلی ، هفت درگاه به آن باز می شده است . یک دیوار تقسیم کننده در وسط حیاط ، از الحاقات دوره بعدی بنا است .

سیرو در نقشه خود یک ورودی در سمت راست و مجاور به دیوار نشان داده در حالی که این ورودی در وسط حیاط شرقی قرار داشته و یک جفت است که از آنجا به اتاق های شرقی راه دارد .

تمام اتاق ها دارای تاق گهواره ای به شکل نیم دایره است که ارتفاع آنها به طور یکنواخت 30/3 متر بوده و ارتفاع باقی مانده درها و درگاه ها از 78 تا 88 سانتیمتر متغیر است . شاید این بخاطر نشست بنا باشد .

 

   

 

جبهه شمالی

ضلع شمالی بنا ، بیشترین قسمت آثار را در خود جای داده و نسبت به توصیفات ماکسیم سیرو ، تغییراتی نکرده است .

اتاق ها بوسیله سوراخ های کوچک که در بالای درگاه ها ایجاد شده ، تهویه می شده و البته نقش نورگیر را هم داشته اند .

بنا و دیوارهای بلند آن از سنگ لاشه و ملات گچ و خاک ساخته شده و اندودی مقاوم از گچ و خاک و در برخی نقاط از آهک و خاک دارد .

دیوار اصلی که این آثار به آن تکیه کرده ، حدود 10/10 متر بلندی دارد .

 

ضلع شمالی دارای سه اتاق به ابعاد مختلف است  که با درگاه هایی به عرض 60/1 متر به یکدیگر ارتباط داشته اند و هر سه اتاق درگاهی به عرض 10/1 متر به حیاط دارند . طبقه دوم بر روی این سه اتاق ساخته شده و عبارت است از یک راهرو رواق مانند که درگاه ها و پنجره هایی به حیاط داشته . این تالار دارای سقف بوده که پیش آمدگی روی دیوارها نشاه دهنده پاتاق آن است که با توجه به این پیش آمدگی و نوع تاق ورودی های طبقه پایین ، احتمالا قوس کمانی داشته است .        

 

پله های طبقه سوم دیده نمی شود و جایی هم وجود ندارد که آنرا به پله بتوان نسبت داد . شاید از نردبان برای رفتن به طبقه سوم استفاده می شده ، شاید هم پله ها از اتاق های شرقی بنا بوده که از بین رفته است .

در طبقه سوم این سمت ، آثار دو مزقل دیده می شود . این طبقه نیز احتمالا دارای سقف بوده زیرا ارتفاع باقی مانده و نیز قسمت بالایی دیوارهای فرو ریخته ، این امر را بدیهی می سازد . البته سیرو معتقد است که طبقه سوم بدون سقف بوده است .

   

 

جبهه غربی

طبقه اول : شامل دو اتاق 3*5 متر با سقف های هلالی می باشد . دیوار جدا کننده این دو اتاق 95 سانتیمتر پهنا دارد . اتاق ها هرکدام درگاهی به حیاط دارند و با درگاهی به عرض 85 سانتیمتر به هم مرتبط هستند . آثار دیوار شرقی اتاق ها در زیر آوار به چشم میخورد .

 

طبقه دوم : در طبقه دوم نیز دو اتاق وجود داشته که دیوار جدا کننده آنها را بر روی دیوار طبقه پایین ساخته اند . در این طبقه تعدادی مزقل بر روی دیوار ایجاد شده و جایگاه سقف نیز بر روی دیوار به چشم می خورد . سقف به طور کامل فرو ریخته است .

 

طبقه سوم : این طبقه را شاید بتوان ایوان نامید و از طرف شمال به ایوان شمالی راه داشته است . از این ایوان فقط چند مزقل بر روی دیوار و نیز پنجره ای به طرف غرب دیده می شود .

 

  

 

جبهه شرقی

در سمت شرقی بنا که فرو ریخته است ، دو اتاق با سقف های هلالی وجود داشته که با دو درگاه به حیاط راه می یافته اند .

   

 

 

آثار پیرامون ضلع شرقی بنا

در این نقطه آثار آوار و پی هایی دیده می شود که شاید مربوط به بنایی باشد که در کنار برج قرار داشته و تشخیص وضعیت آن امکان پذیر نیست . ساخت بزرگراه باعث شده که خاک های زیادی بر روی آن ریخته شود .

 

دیگر آثار مورد توجه

چشمه آبی که به نظر می رسد در محوطه قلعه قرار داشته و احتیاج ساکنین قلعه را فراهم می کرده است .

 

همچنین برای اینکه در فصل بارندگی ، آب باران در محوطه جاری نشود ، پایین کوه را تراشیده و با ایجاد دیواره سنگی ، آنرا بصورت جوی آبی در آورده اند و آب های حاصل از باران را به بیرون از محوطه قلعه هدایت می کرده اند .