امروزه داربست‌های فلزی علاوه بر ستون تابلوهاي تبلیغاتی در یک مورد دیگر هم کارآیی خود را ثابت کرده‌‌اند و آن مرمت آثار وابنیه ی تاریخی است. بیشتر این داربست ها را می توانید به عنوان جزئی از اجزای تفکیک ناپذیر هر بنای تاریخی در همه جا مشاهده کنید. این داربست های فلزی که بعضی از آن ها قدمتی برابر با همان اثر تاریخی دارند آن چنان به بنا چسبیده اند که جدا کردن آن جز با تبر ممکن نیست.

  برای تعمیر و ترمیم آثار تاریخی به زمانی برابر با قدمت اثر نیاز است. این مشکل ایران است که آثار تاریخی فراوانی در آن یافت می‌شود. هر چند برخی از فرهنگ‌دوستان بسیاری از این آثار را به کشورهای دوست وبرادر ارسال کرده‌اند ولی چون اکثر این آثار از وزن سنگینی برخوردارند متاسفانه در ایران مانده‌اند. از این رو باید به آن ها رسیدگی شود تا درس عبرتی باشد برای آیندگان. رسیدگی به این آثار هم از راه عَلَم کردن داربست فلزی است. چون نمی توان به آثار تاریخی دست زد از این رو است که این داربست ها تا دنیا دنیاست در کنار ابنیه و به عنوان جزئی از ابنیه با تاریخ گره می خورد. بنیاد ابنیه ی جهانی بارها از مرمت‌گران ایرانی خواسته که برای ترمیم بناهای تاریخی از دستکش استفاده کنند ولی مرمت گران ايراني زیر بار نمی روند. آن ها اعتقاد دارند که مگر در زمان هاي قديم آن هایی که این بناهای بلند را ساخته اند از دستکش استفاده کرده اند که ما از آن استفاده کنیم و حرفشان هم قابل تامّل است.

 

 بیشتر گردشگرانی که به بازدید از آثار فرهنگی دروقت های آزاد خود می پردازند از پاره شدن لباس و شلوار خود گِله دارند . آن ها می گویند موزه ها و ساعت بازدید از آثار تاریخی دقیقا با ساعات کار آن ها یکی است . یعنی با خلاصی آن ها از محیط اداره، موزه ها هم بسته می شوند و آن ها به جای آن مجبور هستند بچه ها را به کافی نت ببرند تا اوقات خود را پر کنند و بتوانند با سایر دوستان نوجوان خود چت کنند.

 عالی قاپو که قرن های زیادی را دیده است، قسمت های به درد بخور و بجا مانده ی تخت جمشید در قرن اخیرکه باقی از آن دو هزار و پانصد سال گذشته است،نقش رستم که اکنون باعث آرامش والرین امپراطور شکست خورده است، تپه های هگمتانه که داربست های آن جا را موزه ی لوور می خواهد بخرد و هزاران آثار تاریخی دیگر از بناهای دیدنی ایران هستند که فقط از انبوه داربست های فلزی پر شده است.