وقت آن است كه مردم ره صحرا گيرند     خاصه اكنون كه بهار آمد و فروردين است

سيزده به در،پاي نهادن انسان تلاشگر است برخاك مهربان كه درباره كار،تلاش و ساختن زندگي نو،همراه با سال نو پي ريزي كند.اين روز بسيار زيبا و دوست داشتني است.خانواده ها در سراسر طبيعت دامن مي گسترند.

اكنون واپسين روزهاي شادكامي است وبايد هرچه ازشادماني در اين روزها كم بهره جسته ايم،دراين روز جبران كنيم.به علاوه اين كه امروز(كلوخ اندازان)است واز فردا بايد به نام و ياد خداي بخشنده ومهربان،كار رادر چهارچوب نظم وقانون آغاز نماييم.از يكي دو روز مانده به سيزده به در،افراد در پي تدارك خوردنيها و اسباب تفريح اين روز،برمي آيند.اين آخرين روز جشن را مردم به گونه هاي مختلف برگزار مي نمايند.برخي صبح زود رفته و صبحانه خود را در كنار سبزه زار ها و گردشگاه هاي اطراف شهر مي خوردند وبا اطراق زير درختان بار و بنه خويش رابر فرش همراه پياده مي كنند و به اصلاح سيزده را(در) مي كنند.گروهي نيز ديرتر به اين جمع سحرخيزپيوسته و تا شامگاهان در طبيعت مي مانند.

 دراين روزگره زدن سبزه مرسوم است كه نوعي باور به برآورده شدن آرزوها مي باشد.

آخرين ترانه جشن هاي نوروزي اين است:

سيزده به در

سال دگر

كنار شوور

همراه پسر

پهلوي دختر

درد دوا

كامم روا

مالم فراوان

كارم به سامون

سالم به دلخواه

بختم به  همراه

و همچنين برخي ترانه هاي ديگري از اين قبيل را مي خواندند:

كي آمده

كي رفته

اين خبر رو كي گفته

خضر نبي رسيده

باد صبا دميده

مژده كه خوش بيارم

اسب مراد سوارم

رفيق بخت و يارم

 

سيزده عيد وبهاران بود و رود كنار                زنده رود است وگل و سبزه و دلجويي يار

ديگران مست تماشاي گل و سبزه و رود          من و رازي نهفته است درآن چشم خمار

گفت برخيز و به گلگشت و تماشا برويم           كه بود باغ،طرب زا و پر از نقش ونگار

 تا تواني ببر اندوه دل وشاد بِزي                    سال نو شاد بِزي بيش ز پيرار و ز پار

 

 برگرفته از: ديباچه سفره مبارك هفت سين – گردآورنده:احمد هنرمند1387