قدمت تاریخی و چگونگی پیدایش کاروانسراها – شاخص ترین دستاورد معماری ایران

تاریخ دقیق نخستین کاروانسراها در ایران روشن نیست، اما باستان شناسان قدمت و پیدایش آنها را به عصر هخامنشیان نسبت می دهند. تکامل و توسعه ی کاروانسراها طی قرن های متمادی رو به پیشرفت و آبادانی بوده.

جهان گردان از توجه ایرانیان به راه و ساختمانهای پیوسته به آن همچنین راهداری و پست منظم از روزگاران بسیار کهن سخن رانده و نیز واژه هایی چون ساباط و رباط و برید در زبانهای زنده و مرده جهان که از گویشهای کهن ایرانی گرفته شده مؤید این نظر است که پهناوری سرزمین و دوری شهرها و آبادیهای ایران و کشورهای همسایه ایران را ناچار می کرده که راههای پاکیزه و امن داشته باشد و منزل به منزل و آبادی به آبادی آسایشگاه بسازد و برای اینکه کاروان ها در بیابان اه خود را پیدا کنند برجها و میل هائی برافرازند که از دور همانند برج دریائی اسکندریه، رهسپاران و کاروان ها را راهنمایی می کند.

ایرانیان در احداث جاده ها و کاروانسرا و حتی ایجاد سیستم ارتباطات سریع و خبر رسانی از ملل پیشگام دنیا بوده اند. آثار باقیمانده از کاروانسراهای قدیمی بیانگر این حقیقت است که آنها از مهمترین دستاوردهای معماری ایرانی- اسلامی هستند. گفتنی است که در ایران دو کاروانسرا با طرح و نقشه واحد وجود ندارد و تفاوت هایی با یکدیگر دارند. درمیان اسامی ساختمانهایی که بیرون از شهر و در کنار جاده ها بگوش می رسد نام کهن و قدیمی کربات یا کارباط که با کاروان پیوستگی تمام دارد، این اهمیت را می رساند که کاروان های ایرانی و غیر ایرانی حتی در دشت های دراز و پهناور بی سروسامان نبوده اند و به آسانی و آسودگی خیال کالا و مسافر از شرق به غرب و از شمال به جنوب میرانده اند. معماران ایرانی ِ با مهارت، تکامل کاروانسراها را به دوران اسلام نسبت می دهند و به دنبال بحث و بررسی در مورد کاروانسراها باید به این نکته مهم اشاره نمود که میل های راهنمایی که در سراسر ایران زمین و بخصوص در بیابانها وجنگلها وجود دارند امروز به آرامگاه تبدیل شده اند ولی از نام میل که می توان آنرا به میان راه تعبیر کرد و نام ویژه آنها چون رادگان – رایگان – لاجیم یا قدمگاه بخوبی برمی آید که نخست اینگونه بناها جهت راهنمایی یا آسودن مسافران ساخته شده است ولی پس از آن گاهی تبدیل به آرامگاه بانی خود یا شخصی علمی عرفانی که در آن نزدیکی یا در سر راه به رحمت ایزدی پیوسته و مثلا بایستی یادآوری نمود که قدمگاه نیشابور پیش از آنکه حضرت امام رضا ( ع ) به شهر طوس وارد شوند یک میل راهنمایی بیشتر نبوده است و شاید در کنار آن ساباط یا رباطی داشته است ولی پس از مسافرت آن حضرت به آن دیار و جهت بزرگداشت اجتماع پرشور و عظیمی که پیروان و دوستداران خاندان پیغمبر (ص) در بیرون آن برپا شده نام قدمگاه یا به اصطلاح امروزی بنای یادبود و در خورتوجه بخود گرفته است و به همین مناسبت بعدها در زمان پادشاهان شیعی مذهب ایران گسترش عظیمی یافته و ایوان ها – صفه ها – رباط ها و خان های زیادی بر آن ها اضافه شده است. تکامل کاروانسراها را بیشتر به دوران اسلامی نسبت می دهند تعداد کثیری از کاروانسراها با اهداف تجاری- نظامی و زیارتی در ایران احداث گردید. در عصر تیموریان با وقفه ای کوتاه بار دیگر ساخت و ساز کاروانسراها ادامه یافت و به سبک معماری و شیوه ای خاص که معروف به 4 ایوانی بود بنا گردید؛ اما عصر صفویه را باید دوران طلائی ایجاد کاروانسرا دانست. رونق تجارت داخلی و خارجی و بخصوص توسعه به عمران راهها و آباد نمودن شهرهای زیارتی باعث احداث تعداد زیادی از آنها در ایران گردید. گاهی اشخاص نیک اندیش پیدا می شدند که حتی حاضر نبودند نام آنها بر سنگ قبرشان باقی بماند.

رباطی بسیار زیبا در نزدیکی سبزوار بنام قلعه خدابنده مشهور شده و با نظر دقیق به سبک معماری آن بیننده به تردید می افتد که؛ چنین بنایی در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو ایلخان شیعی مغول  ساخته شده باشد و گمان بر آنست و می توان تصور نمود که نیکوکاری تنها برای اینکه بنده ی خوبی برای خالق خود باشد این رباط را ساخته و نام خدابنده را بر آن نهاده و بدین ترتیب نام نیکی از خود به یادگار گذارده است.

نام نیکی که بماند ز آدمی                        به کزو ماند سرای زرنگار

درباره ی کاروانسرای شاه عباسی معروف است که وزیر شاه عباس برای اینکه شماره و نمره کاروانسراها مشخص باشد و شمارگان آن درست و سر راست باشد و صد و هزار آسان به زبان نیاید دستور می دهد یکی کمتر از هزار و صد بسازند یعنی 999 و 99 رباط ؛ تا به حقیقت نزدیک بوده و در شماره آنها درنگ شده و آیندگان ارج و ماندگاری این کار نیک و آثار بجامانده را بدانند. صفویان که باب تجارت را با سرزمین های هند و چین و اروپا از طریق زمینی و دریایی داشتند باعث پیدایش و رونق کاروانسراها گردیدند که همه این مراکز به اصفهان ختم می شد چراکه اصفهان در زمان صفویان یک شهر تجارتی بین المللی به تمام معنی بود که هزاران نفر تاجر وارد کننده کالا در آن به دادوستد و فعالیت های تجاری اشتغال داشته اند. سیاحان اروپایی همه از اعتبار و عظمت و زیبایی و راحتی برای جهانگردان یاد کرده و گاهی آنها را به یک مسافرخانه تشبیه و زمانی هم از امنیت و راحتی آنها سخن به میان آورده اند.

ماکسیم سیرو فرانسوی که سالیان متمادی در ایران به کار معماری و باستان شناسی اشتغال داشته کتابی جامع و در خور توجه درباره کاروانسراهای دورافتاده نگارش نموده و همه ی جوانب و ویژی های آنها را با دقت بررسی نموده است.

تاورنیه کاروانسراهای عصر صفوی را چنین بیان می دارد: " کاروانسراها مهمانخانه های مشرق زمین است و دو قسم کاروانسرا را توصیف می کند؛ یکی از آنها که توسط حکام حکومتی زمان ساخته شده و دسته دیگری آنهایی هستند که بوسیله افراد خیر و نیکوکار بنا شده و دارای موقوفات هستند که مسافران را به طور رایگان پذیرایی می کنند.