روش دیگری كه امروز معمول و مراجعه به قسمتهای مختلف گزارش را برای خواننده بسیار آسان ساخته است، استفاده از عناوینی است كه بخشهای مختلف گزارش را از یكدیگر متمایز می‌سازد.
این عناوین برای خواننده در حكم نقشه راه محسوب می‌شود و طبعاً زمانی سودمند تواند بود كه نویسنده همه راهنمایی‌های مربوط به گزارش را رعایت كرده باشد. در آن صورت است كه استفاده از عناوین، راهگشای خواننده برای دریافت سریعتر و روشنتر مطالب و گرفتن پیغام خواهد بود.
هنوز بهترین راه برای استفاده از عناوین، معرفی نشده، و هر نویسنده‌ای بر اساس تجربه و نوع نوشته خویش و شناختی كه از خواننده دارد، از عنوان خاصی استفاده می‌كند و گاهی در یك نوشته ممكن است از چند نوع عنوان استفاده كرد.
انعطاف‌پذیری و تصرّف در نحوه انتخاب عنوان، بستگی به مهارت نویسنده و ذوق او در نوشتن مقالات یا تنظیم گزارش‌ها دارد.
معمولاً مطالب اصلی هر نوشته، زیر یك عنوان اصلی قرار می‌گیرد و سایر مطالب را بر حسب اهمیت و ربط منطقی می‌توان در زیر عنوانهای فرعی آورد.

ترجیح داشتن ساده‌نویسی بر پیچیده‌نویسی

باسوادترین خواننده نیز در برابر یك رشته كلمات طولانی و پیچیده در می‌ماند و یا در فهم مطلب دچار تردید می‌شود. هر عقل سلیمی ساده‌نویسی را می‌پسندد و پیچیده‌نویسی را ناپسند می‌داند.گاهی مناسب‌ترین كلمه یا عبارت، مشكل‌ترین و پیچیده‌ترین كلمه یاعبارت است، در آن صورت ناگزیر باید آن را به كار برد، ولی باید كوشید معادلی ساده برای آن برگزید.
چنانچه گفتیم گاهی در نوشتن، ثانیه‌ها اهمیت پیدا می‌كند، در این صورت نوشته هر چه كوتاهتر باشد – چنانچه رسا باشد – بهتر است.
روزگاری نه چندان دور، ساده‌نویسی را نشانه «سَبُكی» و پیچیده‌نویسی را «وقار و متانت» می‌دانستند و معتقد بودند آدم فاضل و عالم باید طوری بنویسد كه همه كسی نفهمد و بكوشد الفاظ غیرمصطلح و دور از فهم عمومی بكار برد، وگرنه از عوام شناخته نمی‌شود (؟).
زبان آن ملتی رسا و بزرگ است كه دارای افكار خوب و بزرگ باشد. این سخن درستی است كه گفته‌اند، «مردان بزرگ واژه‌های كوچك بكار می‌گیرند و مردان كوچك واژه‌های بزرگ و سنگین».
هر كلمه‌ای – مانند انسان و تمدنهای بشری – مراحل سه گانه «زادن»، «رشد» و «مرگ» را می‌گذراند و به عبارت بهتر زبان هم مثل لباس، خوی و طرز فكر انسان پیوسته در تحوّل و انتقال است. هر كلمه‌ای وقتی درست است كه بیشتر افراد به ویژه اهل لغت و ادب آن را درست بدانند و به كار برند.
بعضی از لغات نامأنوس و معادل شناخته شده آنها
ناآشنا آشنا
 
الحاق پیوستن
الحاقیه ضمیمه
بالعیان آشكارا
اسقاط افتادگی
محرران نویسندگان
مصاف جنگ
اضطرار پریشانی (پریشان حالی)
سحاب ابر
مساعی كوشش‌ها
حشمت بزرگی
آوردن حقایق، بی‌آنكه مبالغه شود
منظور از تنظیم هر نوع گزارش، رساندن پیام و بیان كردن حقایق و واقعیات است. در این رهگذر هر نوع مبالغه یا بیش و كم، خواننده را از هدف نویسنده دور می‌كند و پایه‌های اعتماد میان نویسنده و خواننده را سست می‌سازد.
اگر در طبیعت گزارش، مطالبی است كه خود این مطالب را برانگیزاننده احساسات خواننده است و مبالغه‌ای در آن صورت نگرفته است، چنین گزارشی منطقی و اطمینان‌بخش است، ولی اگر طبیعت گزارش، برانگیزاننده احساسات نیست ولی با تلاش دروغین نویسنده این تحریف و كژی صورت گرفته و خواننده را تحت تأثیر قرار داده است، چنین گزارشی، اساساً گزارش نیست، چه در گزارش‌ سخن از مسؤولیت است.گزارشی كه از آغاز تا پایان به روشنی و سادگی تنظیم شده باشد، عملاً بهترین تأثیر را در خواننده می‌گذارد.بدیهی است تلاش نویسنده گزارش در نحوه تركیب كلمات، انتخاب واژه‌ها، رعایت تقدم و تأخر مطالب، توجه به امر نشانه‌گذاری و سایر راهنماهای نگارش، وظیفه‌ای اجتناب‌ناپذیر است، ولی برانگیختن احساسات – اگر مغایر با واقعیت باشد – تمام تلاش نویسنده را خنثی و اجرش را ضایع خواهد ساخت و اعتماد خواننده را – كه در نتیجه گذشت زمان حاصل آمده است – از میان خواهد برد.

نوشتن به صورت صحبت كردن نیمه رسمی

در نگارش باید كوشید همانگونه كه در یك جلسه نیمه رسمی سخن می‌گوییم، بنویسیم، منظور از این راهنمایی آن است كه افكار خود را با دقت و صراحت و در نهایت روشنی و كوتاهی (بدون تكلف و سقوط در سنگلاخ الفاظ پیچیده و عبارات چند پهلو) بنگاریم. تنها كافی است هر یك از اركان جمله؛ فعل، فاعل، مفعول را سر جای خود بنشانیم.
در بعضی از زبانها، زبان گفتار با زبان نوشتار چندان فرقی ندارد. مردم همانگونه می‌نویسند كه سخن می‌گویند. اما در برخی از زبانها، زبان گفتار با زبان نوشتار فرق می‌كند. هر چه زبان ادبیات ملتی پربارتر و قدیم‌تر باشد، فرق میان زبان گفتار با نوشتار آن زبان بیشتر است.
زبان فارسی از جمله زبانهایی است كه شكل گفتاری آن با شكل نوشتاریش تفاوت دارد. زبان گفتاری در هر شهر، بلكه در هر روستا فرق می‌كند، حال آنكه زبان نوشتاری در همه جا یكسان است. اگر در نگارش روی زبان گفتاری نیمه رسمی تكیه می‌شود. مقصود آوردن زبان گفتاری نیست، بلكه هدف رعایت سادگی زبان گفتاری در زبان نوشتاری است.
بدیهی است هرگز در نوشته خود نمی‌آوریم: «نظرم اینه» بلكه می‌نویسیم: «نظرم این است.»
 

                                                                                                ....ادامه دارد