گزارش سفر23و24مهر88 -بخش نخست آران و بیدگل
در سحرگاهان روز پنجشنبه حرکت کردیم برای برنامه ای دیگر ، به مقصد « آران و بیدگل » و « کویر مرنجاب » .
به علت دیر آمدن اتوبوس حدود بیش از دو ساعت در خلوت و سکوت خیابان منتظر ماندیم و البته نزدیک بود که رفتگران زحمتکش شهرداری وسایل مان را با ماشین حمل زباله بردارند و بروند .
ساعت از 3 گذشته بود که سوار شدیم و به سمت جاده کاشان رهسپار شدیم . نماز صبح را جایی در بین راه خواندیم و هوا کاملا روشن شده بود که از کنار کاشان گذشته و به آران رسیدیم .
پس از عبور از خیابان های شهر ، به بارگاه « امامزاده محمد ابن علی ابن ابیطالب » معروف به « محمد هلال » رسیدیم و در گوشه ای از صحن زیبایش بر سر سفره صبحانه به گرد هم جمع شدیم .
اتفاق جالب دیگر در اینجا بود که خادم امامزاده آمد و گفت که خانم ها باید حتما چادر بر سر کنند . پس سبد چادرها را آوردند و دوستان همگی سپید پوش شدند .

پس از صرف صبحانه و گرفتن عکس یادگاری ، به داخل حرم رفته و زیارتی کردیم و سپس به سمت اداره میراث حرکت کردیم .
اداره میراث آران در انتهای خیابان 22 بهمن واقع شده در خانه ای قدیمی از « مجموعه بنی طباء » .
در اینجا چند خانه تاریخی در کنار هم قرار دارد که همگی متعلق به یک خاندان بزرگ بوده و همه این خاندان به شغل « شعر بافی » مشغول بوده اند .
خانه اولی بصورت سه طبقه منفی است که طبقه سوم آن هم سطح کوچه و طبقه دوم گودال باقچه است و زیر زمین هم طبقه اول محسوب می شود .
خانه دارای حیاط مرکزی بزرگ است که در ضلع شمالی آن خانه اصلی قدیمی با قدمت حدود 300 سال قرار دارد و در ضلع جنوبی و غربی بناهایی با قدمت حدود 70 سال می باشد . بر بالای شاه نشین جنوبی دو بادگیر بزرگ و زیبا قرار دارد و در انتهای زیر زمین زیر شاه نشین دری کوچک است که در پشت آن راه پله ای قرار دارد که به خانه شماره دو وارد می شود .
از داخل زیر زمینی در ضلع شمالی حیاط اصلی وارد محدوده قدیمی می شویم . این محدوده که تقریبا مخروبه است ، شامل یک حیاط مرکزی کوچک اندرونی است همکف کوچه و در چهار طرف آن بناهای سه طبقه همراه با زیر زمین قرار دارد و در غرفه های زیر زمین چند دستگاه خراب و سالم شعربافی قرار دارد .
در ورودی خانه در ضلع شرقی حیاط اصلی است و به کوچه ای شمالی جنوبی راه دارد . در سمت جنوب کوچه وارد بنایی زیبا می شویم که یک هشتی خیلی بزرگ است و در چهار طرف آن تاقهایی قرار دارد که نمای آنرا شبیه به اتاقهای سه دری دو طبقه کرده و در زیر سقف آن تزیینات زیبایی دیده می شود .
ظلع شمالی و جنوبی این هشتی مسیر تردد کوچه است و در ضلع شرقی و غربی دو سکوی بزرگ قرار دارد که در دو طرف هر سکو دو در چوبی کوچک جای گرفته است .
درهای واقع در ضلع غربی به خانه شماره 2 مجموعه بنی طبا وارد می شود و درهای ضلع شرقی هر یک مربوط به خانه ای جداگانه است .
از طریق راهرویی به خانه شماره دو وارد می شویم . این خانه دارای حیاط مرکزی خوبی است اما کوچکتر از حیاط خانه اول . و همکف کوچه هم ساخته شده . در چهار طرف حیاط اتاقهایی قرار دارد که ضلع شمالی خانه کاملا تخریب شده است . این قسمت درست در پشت شاهنشین خانه اول است .
در پشت اتاقهای غربی این خانه یک باغ کوچک وجود دارد که احتمالا به خانه اول نیز راه دارد .

پس از بازدید کوتاه و جالب و توضیخاتی که توسط آقای « متشکر » کارمند اداره میراث ارائه شد ، به همراه ایشان حرکت کردیم برای ادامه برنامه . از خیابان شاهد و خیابان حضرت ابالفضل عبور کردیم تا به محله دربند رسدیم . در اینجا حسینیه بزرگی جدیدا ساخته اند که جناب متشکر می گفت دارای تزیینات و نمای داخلی بسیار زیبایی است .
در روبروی حسینیه از کوچه ای گذشتیم تا به « خانه افتخار الاسلام » رسیدیم . در جلوی خانه افتخار الاسلام بنایی در زیر زمین قرار دارد که به آن « رختشوی خانه » یا « پای آب » گفته می شود . این بنا شامل محوطه ای است در زیر زمین که قنات از داخل آن می گذرد و مکانی است جهت شستشوی لباس و ظروف و گاهی بدن . نمای بیرونی این بنا بازسازی شده اما داخل آن مملو از نخاله و زباله است و خبری از آب وجود ندارد .
برای ورود به خانه افتخار الاسلام ابتدا وارد یک هشتی بزرگ و زیبا می شوی که سقف آن دارای تزیینات زیبایی است و پنجره های سه دری اتاقهای اطراف به هشتی باز می شود . سپس از راهرویی به پله می رسی و وارد حیاط می شوی که پایینتر از سطح کوچه است . حیاطی کوچک است با بناهایی در ضلع غربی و شمالی و شرقی .
در زیر زمین واقع در صلع غربی این خانه دستگاه « زری بافی » بزرگی متعلق به خود آقای متشکر قرار دارد که تنها دستگاهی است در ایران که پارچه زری با عرض بیش از یک متر می بافد .

پس از ارائه مطالب درباره هنر زری بافی ، به سمت خیابان محمد هلال حرکت کرده و به « محله بازار » وارد شدیم .
در ابتدا کوچه ای است که قبلا بازار بوده و امروزه نه سقفی دارد و نه دکان و حجره . کمی جلوتر سمت راست ، وارد محوطه باز بزرگی می شوی که « تکیه بازار » است . در اینجا مجموعه ای از اینجا چند بنای قدیمی و جدید قرار دارد .
در ضلع غربی خانه کوچکی بوده که در آن مراسم عزاداری برپا می شده و اینک تخریب شده و در جای آن سه بنای بتونی شبیه به « خیمه های امام حسین » (ع) ساخته اند . در وسط خود میدان هم تندیسی از اسب سپید امام حسین (ع) ساخته اند .
در ضلع جنوبی میدان زیارتگاهی است که مدفن دو امامزاده اسماعیل و اسحاق است .
در قسمت جنوبی ضلع شرقی میدان ، « مسجد جامع بازار » قرار دارد که شامل دو بخش است : شبستان اصلی با ستون های بلند چهارگوش که بر کرسی با ارتفاع نزدیک به یک و نیم متر ساخته شده و در پشت محراب آن ایوانی است و در جنوب این ایوان شبستان دیگری است که از داخل کوچه راه دارد و به آن « حوضخانه » گفته می شود .
این شبستان دارای ستونهای کوتاه چهارگوش است و محرابی در جنوب . ور در پشت محراب محوطه ای شبیه حیاط قرار دارد که مسیر قنات از داخل آن عبور می کرده و حوض آبی در آن قرار داشته است جهت وضو گرفتن و به همین دلیل به حوضخانه معروف میباشد .
در جنوب بنای حوضخانه ، خانه قدیمی بزرگ دیگری قرار دارد به نام « خانه قیصری » که متروک است . این خانه دارای ایوان بزرگی شبیه ایوان خانه عامری ها در کاشان است .
در قسمت شمالی ضلع شرقی میدان نیز خانه بزرگ قدیمی مخروبه ای به نام « خانه سلیمی » قرار دارد و در ضلع شمالی میدان حسینیه جدید ساخت قرار دارد .

پس از بازدید از مسجد جامع و تکیه بازار ، به سمت کوچه های پشت حسینیه رفتیم که عصارخانه در آن قرار دارد . عصارخانه دارای سالن کوچکی است در امتداد غرب به شرق با یک تیر چوبی و سنگ آسیاب کوچکی در وسط سالن . حیاط کوچکی در ضلع شرقی دارد و بناهایی در ضلع جنوبی که تخریب شده و در حال بازسازی است .
در ضلع غربی عصارخانه نیز خانه ای قدیمی کوچک است که محل « اولین بانک آران » بوده و فعلا متروکه در حال تخریب است .

پس از بازدید از عصارخانه و اطراف آن ، با جناب متشکر خداحافظی کرده و همراه با یکی دیگر از کارمندان میراث به نام آقای « امینیان » به سمت « نوش آباد » حرکت کردیم .
ادامه دارد ...