اهميتشهرهاى تاريخى و حفاظت از آنها
اهميتشهرهاى تاريخى و حفاظت از آنها
ضرورت حفظ شهرهاى تاريخى داراى ابعاد متعددى است. در اين ميان «حفظ هويت تاريخى و ميراث فرهنگى» كه با گذشته يك ملت پيوند خورده و نمايانگر تمدن ملى است. اهميت ويژهاى دارد. همچنين «چشمانداز اقتصاد فرهنگى» در قرن بيست و يكم، كه يكى از پايههاى اقتصادى عمده جوامع را تشكيل مىدهد از بهترين دلايل توجه به حفظ شهرهاى تاريخى است كه در پايين تشريح شده است.
1- حفظ هويت تاريخى و ميراث فرهنگى
ميراث فرهنگى زاييده استعدادها و ذوق هنرى انسان است و شامل آثار و ابنيه تاريخى، علوم فرهنگى، اسناد و مدارك علمى، صنايع دستى و موارد مشابه است كه يادآور نبوغ و خلاقيت پيشينيان ماست و در انحصار فرد يا گروهى خاص نيست. بنابراين آثار و ابنيه داراى جاذبههاى منحصربهفرد و ارزشهاى عمومى و كلى بيانگر سنتها و عادتهاى برجاى مانده از نسلهاى قبل، در زمره ميراث فرهنگى به حساب مىآيند. در همين جهت مجمع ميراث جهانى ملاكهاى لازم را براى تنظيم فهرست آثار به صورت زير تعيين كرده است:
«گنجينههاى فرهنگى» بايستى معتبر، اصيل، داراى تاثيرات قوى و جزء مدارك بىهمتا، منحصر به فرد و مرتبط با عقايد و آراء مردم و همچنين ارزشها، سنتها و عادتهاى برجاى مانده از نسلهاى قبل براى مردم كنونى جهان باشد.
شهرهاى با سابقه تاريخى به مثابه نماد زندگى و تمدن گذشته، با سيماى متنوع كالبدى بيانگر تكامل تدريجى تمدن بشرىاند. استعداد و ذوق هنرى ساكنان آن شهرها در سيماى كالبدى شهر در دورانهاى تاريخى تجلى يافته است. و پيوستگى تكامل تاريخى را با حركت از هسته قديم (مركزى) و اوليه شهر تا توسعههاى اخير مىتوان مشاهده نمود. دخالتهاى كالبدى سودجويانه منجر به تخريب بخشى از كالبد سنتى و تاريخى شهر شده است. بنابراين حفظ هويت تاريخى و ميراث فرهنگى، نيازمند نگهدارى از بخشهاى قديم شهرها است.
2- اقتصاد فرهنگى
دليل ديگر در ضرورت وجود و حفظ شهرهاى تاريخى توجه به اقتصاد و فرهنگ در چشمانداز قرن بيستويكم است، يعنى قرنى كه دوره صنعتى كلاسيك به پايان رسيده، به قول «آلوين تافلز» وارد يك موج سوم شدهايم. پايههاى اوليه رشد صنعتى بيشتر نه مواد خام بلكه «اطلاعات» است. محصولات كوچكتر و سبكترند و مواد و انرژى حفظ و ذخيره مىكنند.
قسمت عمده هزينهها مواد اوليه و خام نيست; بلكه فرآيندهاى اطلاعاتى، تحقيقاتى، فنى و مانند آن است. به طور خلاصه آنچه مشاهده مىشود تمايل در حال رشد به «سمت مادىزدايى اقتصاد» است. در درون اين فرايند است كه «ارزش اقتصادى فرهنگ، بايستى حفظ شود. در اين ميان، مراكز شهرى كه نماد زندگى گذشته و تمدن ميراثى هستند، بهترين جايگاه را دارند.
بنابرآنچه گفته شد، يكى از پايههاى اقتصاد فرهنگى، شهرهاى «با سابقه تاريخى» به ويژه بافتهاى «قديمى/ تاريخى» بخشهاى مركزى اين شهرها با معابر پر پيچ و خم و فرم معمارى سنتى مىباشند كه سابقا مردم به سبب دشوارى رفت و آمد وسايط نقليه موتورى از آنجا مىگريختند، ولى ناگهان به معادن واقعى طلا تبديل شده است. دراين قسمت از شهر هسته اوليه شكل گرفته آثار با ارزش فرهنگى و هنرى كمنظيرى موسوم به «منابع تاريخى» به چشم مىخورد، كه نماد عينى تمدن گذشته و زندگى شهرى است. (6) و مبناى پايدارى از نظر اقتصادى به شمار مىروند كه بر پايه «منابع مادى ساخت دستبشر» (7) قرار دارد. يكى از مولدهاى عمده «اقتصاد فرهنگى» به شمار مىروند. لذا حفاظت از اين بافتها كه به واقع ميراث باستان، هويت فرهنگى و يكى از منابع با ارزش اقتصادى است، ضرورت دارد. در نتيجه، الگوهاى احياء و بازسازى مراكز تاريخى شهرهاى با سابقه نيز بايستى بر پايه نگرش «اقتصاد پايدار از نظر فرهنگى» استوار باشد و از «انديشه توسعه پايدار» منابع مادى كه حاصل ذوق، انديشه، استعداد و لاقيتبشرى است، تغذيه كند. يعنى به واقع در مواجهه با شهرهاى تاريخى دو گزينه در مقابل يكديگر قرار دارند:
1- گزينه با جهتگرايى اقتصاد بازار ,(Market oriented) اين گزينه باعث تخريب اقتصاد شهرى پايدار و «ميراث فرهنگى هسته شهرى» مىشود.
2- «گزينه با جهتگرايى حفظ ارزش كاربرى» باعث تجديد حيات اقتصادى مركز شهر از نظر فرهنگى پايدار مىشود.
مزايا و معايب اين دو گزينه عبارتند از:
رهيافتبا جهتگرايى اقتصاد بازار - تغيير و تحول دايمى (توسعه) - تحريك توسعه اقتصادى - تشويق فعاليتهاى نو و پايدار از نظر اقتصادى و تغييرات كاربرىاراضى ترجيحى - فعاليتهاى متمركز و تشديدى و توسعه جديد براى پوشاندن حداكثر هزينه اجاره زمين و افزايش پايه مالياتى - افزايش رقابتآميز مركز شهر به عنوان يك سرمايهگذارى مكانى / جذب سرمايههاى جديد براى تجارى (بازارى) كردن بافت مركزى شهر. - خلق تصويرى قوى و تازه از محدوده مركز شهر به عنوان نماد قدرت اقتصادى و سياسى
رهيافتحفظ ارزش كاربرى
- حفظ استحكام - حفظ فعاليتهاى موجود و كالبد فيزيكى و اجتماعى و معرفى ارزشهاى جديد - محدود كردن شدت كاربرىها و تراكم توسعه، تمركز زدايى كاركردهاى خدماتى ويژه از نواحى تاريخى - حمايت از مشاغل محلى موجود و حفاظت از ساكنان كمدرآمد، خوددارى از انتقال مردم از طريق افزايش آگاهى اجتماعى - حفاظت و نگهدارى از ساختمانهاى قديمى و سبكهايى كه كنترل دقيقى بر تغييرات فضايى و معيارهاى زيبايىشناسى تحميل مىنمايند. - حفظ تصوير و چشمانداز محدوده شهر به عنوان نماد ارزش روحى و فرهنگى در مقياس شهرى.
در پایان
آیا فکر می کنید گوشه ای از این گفتار درباره شهر مظلوم اصفهان صدق می کند؟