معماري سنتي ، راهي براي رونق گردشگري
معماری، مهمترین عامل در گردشگری فرهنگی به شمار میآید، چرا كه معماری هر قوم و ملتی برگرفته از محیط جغرافیایی آنان بوده، فرهنگ و آداب و سنن جامعه و شیوه نگرش مردم به زندگی را در خود منعكس میكند. بسیاری از كشورها با مهمترین سازه تاریخی خود در سطح جهان شهرت دارند، برای مثال ایتالیا با برج پیزا و معماری منحصر به فرد شهر ونیز، روسیه با كاخ كرملین، هند با تاجمحل و... شناخته میشوند.
اساساً معماریای كه بر پایه زیبایی و اصول بنا شده باشد، فضای شهری و روستایی را چشمنواز كرده و نوعی زیبایی بصری به وجود میآورد كه این موضوع آرامش و لذت خاصی در بیننده ایجاد میكند. ایران كشوری است با پیشینهای درخشان در هنر معماری؛ بناهای باقیمانده از دورههای مختلف تاریخی گویای این ادعاست.اما متأسفانه آنچه ما امروز به عنوان میراثداران آن همه هنر و خلاقیت و شكوه میسازیم، تباهكننده تمام شهرت جهانی ماست كه در معماری و خلق آثار، الگوی سایر ملل بودهایم. در شهرسازی و معماری امروز ما دیگر خبری از چهارباغ اصفهان كه الگوی شانزهلیزه پاریس شد یا گنبد سلطانیه كه الگوی مسجد ایاصوفیه تركیه و كلیسای سانتاماریادل فیوره شهر فلورانس گردید، نیست. در گذشته در معماری بنا به همه چیز توجه میشد؛ مبحث گرمایشی و سرمایشی، جلوگیری از ورود حشرات، حفظ آرامش و خلوت و... هر آنچه در داخل و خارج بنا ساخته میشد، فلسفه و علت خاصی داشت، هیچ چیزی تنها بر پایه زیبایی صرف ایجاد نمیشده و همیشه از بیهودگی پرهیز میكردهاند.
با نگاهی به شهرها و روستاهای ایران تنها یكسری ساختمانهای قد و نیمقد میبینیم كه از زمین سربرآوردهاند، در كمتر محلهای بتوان ساختمانهای یكدست و یكارتفاع یافت، هر ملكی براساس جواز ساختی كه گرفته توانسته به ساخت و ساز بپردازد حال یكی 5 طبقه، دیگری 3 طبقه. متأسفانه شهرهای ما دارای نقشههای از پیش طراحیشده نیستند. منظره شهرها بویژه كلان شهری مثل تهران به جای چشمنوازی، حس ترس و وحشت را در بیننده ایجاد میكنند.ایران كشور گوناگونیهاست. گوناگونی اقلیم، خاك، پوشش گیاهی و جانوری، فرهنگ، قوم، زبان و... تمامی این گوناگونیها سبب شكلگیری معماری متنوع در نقاط كشور شده است؛ معماریای كه در هر نقطه بر پایه طبیعت و فرهنگ آن منطقه ایجاد شده و ویژگیها و زیباییهای منحصر به فردی را خلق كرده است. با بازتولید معماری هر منطقه میتوان علاوه بر حفظ و نگهداری میراث گذشتگان به زیباسازی شهرها و تنوع ساختن دوباره آنها كمك بسیاری كرد.
برخی مشكلاتی مانند افزایش جمعیت و كمبود زمین را بهانهای در جهت نابودسازی معماری سنتی ایران قرار دادهاند و سطح شهرها و روستاهای كشور را از آپارتمانهایی بیقواره و بیروح پوشاندهاند. در سراسر كشور، هزینههای بسیار بالایی صرف ساختن آنها میشود و مشكلاتی چون وجود فضاهای بیهوده و بیدلیل، عدم حفظ انرژی، ایجاد افسردگی در ساكنین و... نیز در این آپارتمانها دیده میشود.مفهوم بازتولید معماری سنتی به معنای دوبارهسازی معماری سنتی ایران بر مبنای شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی حاكم بر جامعه فعلی است. این كار نیازمند تحقیقاتی وسیع و بسیار ظریف است، اما اگر درست انجام گیرد، نتایج بسیار خوبی برجا خواهد گذاشت.طراحی شهرها براساس معماری متناسب با شرایط سیاسی، جغرافیایی و فرهنگیشان و هویتبخشی دوباره به آنان، سبب زیباسازی فضای شهرها میشود و علاوه بر آنكه به مردم شهر روحیهای تازه میبخشد، فضای شهرها را از یكدیگر متفاوت كرده، سبب تنوعی زیبا و منحصر به فرد برای هریك میشود و میتواند هم موج تازهای از گردشگری داخلی را در كشور به حركت درآورد و هم سبب شود بازدید گردشگران خارجی به تنها چند شهر معروف ایران محدود نشود و آنها مدت زمان بیشتری را در ایران به گشت و گذار در مناطق مختلف بپردازند.