منارجنبان اصفهان در 6 کیلومتری مسیر جاده اصفهان – نجف آباد در روستایی به نام کارلادان قرار دارد. کارلادان در اصل گارلادان ( گار + لا + دان ) بوده است. گار به معنی پایین افتادگی است و لا به معنی فرونشسته از آب یا ماسه و یا نوع خاک آن منطقه است. کارلادان یکی از روستاهای مشهور ماربین است که بلوکی سرسبز و پر برکت از شهر اصفهان بوده و عموم جهانگردان ایرانی و عرب و مورخین قرن دوم به بعد در کتابهای خود به تفصیل از آن سخن گفته اند؛ و بیان شده که این محل صفای مخصوصی دارد، درختان آن در هم تنیده که هیچ وقت آفتاب در آنها درستی نمودار نیست، ریزش آب از دو طرف و صدای خوش آن و آب و هوای این قسمت و بوی معطر میوه « به » در پائیز به راستی سحرانگیز است  در انسان تغییر حالتی پدید می آورد که بدون اغراق مصداق شعر صدرالدین خجندی است:

ماربینش که نسخه ارم است               آفتاب اندرو درم درم است

در گذشته منارجنبان کاملا از شهر جدا بوده اما امروزه این بنا جزو اصفهان است و در نزدیکی محلی به نام نصر آباد قرار دارد.

منارجنبان بنایی ست تک ایوانی با معماری خاص ایلخانی یا مغولی، مربوط به قرن هشتم هجری. از آن دوره کاشی کاری های لاجوردی رنگی به شکل چهارپر در فواصل اشکال دیگری که به شکل کثیرالاضلاع و به رنگ فیروزه ای است، هنوز دیده می شود.

مناره ها بعدا و در تاریخی که درست معلوم نیست و احتمالا در اواخر عصر صفویه به ایوان اضافه شده است و ویژگی بسیار جالب آن را می توان در این دانست که با به حرکت در آوردن یکی از مناره ها  بر اساس پدیده فیزیکی تشدید هر دو مناره و آنگاه تمام ساختمان به لرزش در می آید. برای دیدن نوسان بنا می توان لیوان آبی را بر روی قبر عمو عبدالله قرار داد و سطح لغزان آن را مشاهده کرد. اما آنچه مسلم است این است که این بنا با چنین هدفی بنا نشده است و تنها تاریخی که این بنا دارد، تاریخ سنگ آرامگاه عمو عبدالله است که نشان می دهد بنای بقعه بعد از وفات او در سال 716ﮬ.ق برفراز قبر وی ساخته شده است. عمو عبدالله کارلادانی، بنابر کتیبه ی آرامگاه او، شیخ زاهد پرهیزکاری بوده است که در تاریخ هفدهم شهر ذی حجه ی سال 716ﮬ.ق در گذشته و بر روی قبر وی آرامگاهی بنا کرده اند که ایوان فعلی منارجنبان است.

عمو عبدالله کارلادانی

عمو عبدالله از باباها یا زهاد قرن هشتم هجری قمری ست. بابا در قرون هفتم و هشتم در مناطق مختلف ایران زندگی می کردند. باباها چه در زمان حیات خود و چه بعد از آن مریدانی داشتند که آنان نیز افرادی زاهد بوده و معمولا دور از شهر و در بناهای ساده و یا در باغهای اطراف شهر زندگی ساده ای داشته و تمام عمر خود را صرف عبادت، ریاضت، چله نشینی و راز و نیاز با خدای خود می کردند و پس از مرگ در همان مکان ها به خاک سپرده می شدند. مقبره عبدالله بن محمد بن محمود سقلا معروف به عبدالله از زهاد و صالحان قرن هشتم هجری در این مکان است.

عبارت حجاری شده به خط ثلث بر روی سنگ قبر وی حاکی از سال فوت او در 716 ﮬ. ق دارد که مقارن با اواخر سلطنت سلطان محمد الجایتو ایلخان تازه مسلمان مغول است. بر قطعه سنگ مرمری که به حالت عمودی در بالای آرامگاه وی نصب شده است صفات عموعبدالله به شرح زیر بر سنگ قبر وی نقش شده است: « هذا قبر الشیخ الزاهد المتورع السعید المتقی عمو عبذالله بن محمد بن محمود سقلا رحمه الله علیه و نور فی السابع عشره من شهر ذی حجه سنه ست عشره و سبعمائه». در اطراف سنگ قبر وی با خط ثلث برجسته سوره ی « یس» و بر ضلع جنوبی آن « کفی بالموت واعظا» حجاری شده است.

بنا ساختمانی است دو طبقه. مساحت زمين بنا حدود 1300 مترمربع تخمين زده می شود و دارای دومنار می باشد که بر روی دو پایه ( با 75/1 متر ارتفاع ) در بالای طبقه دوم، بنا شده است. این بنا یک ساختمان متقارن است.

طبقه ی دوم منارجنبان دارای دو راهروی باریک است که به فضاهای وسیع تری ختم می گردد. این طبقه چشم انداز طبقه اول، مزار عمو عبدالله و همینطور فضای سبز و باغچه ها و کاج های کهن اطراف را داراست.

بام عمارت با آجر فرش شده است و شبکه های آجری زیبا در آن دیده می شود. اما بخش مهم و دیدنی این قسمت وجود دو مناره کم ارتفاع است. بر روی مناره ها هیچ گونه نوشته و اثر تاریخی در مورد تاریخ ساخت این بنا و مناره ها وجود ندارد.

آندره گدار می گوید قدیمی ترین سند در مورد جنبیدن مناره های این بنا در سفرنامه کورنلیه لوتروم آمده است. وی به سال 1703 میلادی مطابق با روزگار شاه سلطان حسین به اصفهان آمده و در سفر نامه خود اشاره می کند که شاهد جنبیدن مناره ها بوده است.

دو کنگره ی طاق و اطراف ایوان را زینت می دهد. ارتفاع ایوان منارجنبان از زمین بقعه، 10متر و ارتفاع هر یک از دو مناره ( 5/7) متر است. فاصله دو مناره در سطح پشت بام حدود 9 متر و محیط هر مناره 5/4 منر و دارای 17  پله است.

مقطع 5/4 متری از پایین به بالا به تدریج کاهش می یابد. در داخل این برجهای تو خالی، پلکانی مارپیچ تعبیه شده است. از بیرون دریچه ها و روی ستون ها به سختی می توان وارد برج شد و از آن بالا رفت. درست بعد از آخرین قدم یک پله ی محیطی وجود دارد که می توان روی آن ایستاد. به کمک چهار روزنه مستطیل شکل که ضلع بالای آنها قوسی است می توان هریک از ستون های میان روزنه ها را نگه داشت و مناره را تکان داد.

وجود درزهای 2 سانتی متری و چوبهای بالا و پایین مناره ها و عمارت حاکی از آن است که لرزش مناره هاو ارتعاش یکی توسط دیگری با برنامه ریزی قبلی بوده و سازنده ی آن در قرن هفتم از علم کافی و شایسته ای نسبت به دینامیک سازه برخوردار بوده است و بنابر پدیده ی تشدید ( همگانی ) ارتعاشات و اصل بقای انرژی و کنترل ارتعاشات چنین سیستمی را طراحی و اجرا نموده است.

تغییر مکان پای مناره ها حدود 3 درصد تغییر مکان نوک مناره ها می باشد. بنابراین پای مناره ها تقریبا بدون حرکت جانبی می باشد. اما خمش سقف به صورت یک فنر پیچش در پای مناره ها عمل کرده و منجر به تغییر مکان قابل ملاحظه ای در نوک مناره ها می گردد. با ارتعاش یکی از مناره ها، منار بعدی به علت هم فرکانس بودن مناره ها به همدیگر از طریق سقف، خود به خود شروع به نوسان می کند، در واقع تحریک منار اول به وزن 10 تن توسط یک شخص معمولی تنها با بهره گیری از پدیده ی تشدید امکان پذیر است و با توجه به پدیده همگانی با ادامه ی تحریک مناره دامنه این نوسانات رفته رفته افزایش می یابد.

اين بنای تاريخی به شماره 349 در فهرست ملی ايران به ثبت رسيده است .