هنر میناکاری
هنر میناکاری را می توان یکی از اختراعات خلاقه ی بشر دانست؛ زیرا این هنر شامل فعل و انفعال های پیچیده ایست که به هم ربط داده می شوند. از یک سوی عوامل ساده ای از قبیل سیلیس و منیزیم و پتاسیم و از سوی دیگر سنگ قیمتی که ترکیب آنها مینا را به وجود می آورد. از این رو این یک هنر آزمایشگاهی است و در حقیقت ماده ای است از ترکیب اکسیدهای فلزات که بر اثر حرارت، رنگ های مورد نظر را به دست می دهد در اختلاط با نمک به دست می آید در این عمل رنگ ها با درجه حرارت و طول زمان حرارت ارتباط زیاد پیدا می کند. بنابراین برای دسترسی به این پدیده هنری زیبا باید آتش و حرارت به دقت مراقبت و مهار شود. مینا که طبعاً شفاف است، شفافیت بیشتر خود را از اکسید قلع به دست می آورد که ترکیبات آن از زمان های قدیم تا به امروز ثابت و بدون تغییر مانده است.
مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر میناکاری در ایران رواج گرفته است زیرا از روزگاران پیش از عهد صفویه (سده دهم هجری) نمونه هایی از میناکاری در دست نیست و از دوران صفوی هم نمونه های قابل ملاحظه ای بر جای نمانده است. لکن در دوران قاجار میناکاری به مقدار کم وجود داشته و اشیایی مانند سرقلیان و کوزه قلیان و کوزه و بادگیر قلیان را میناکاری می کرده اند. در دربار پادشاهان قاجار مخصوصاً ناصرالدین شاه که قلیان کشیدن از سرگرمی های او بوده قلیان های میناکاری شده وجود داشته است. همچنین در خانه های اشراف و بزرگان آن عصر نیز این قبیل اشیاء میناکاری شده موجود بوده است. اشیاء دیگری مانند کمربند ، آفتابه لگن ، انفیه دان ، گلابپاش ، گوشواره ، اشکدان و قوطی سیگار میناکاری شده نیز موجود است .
در کتاب "بررسی هنر ایران" اثر پروفسور پوپ درباره ی هنر میناکاری چنین آمده است:
« مینا کاری هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگ های پخته و درخشان که سابقه آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد می رسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سده ی ششم تا چهارم پیش از میلاد و پس از سال ۵۰۰ پیش از میلاد مشاهده می شود. هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته و یکی از نمونه های قدیمی آن درعهد صفویه توسط شاردن جهانگرد فرانسه ذکر شده است که قطعه ی مینایی از کارهای اصفهان بوده، مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینه گل و بته به رنگ آبی کم رنگ و سبز و زرد و قرمز.»
در مورد سابقه ی هنر میناکاری در ایران لئوبرونستین و اروین مرگولیسErwin Margulies یادآور شده اند که سابقه این هنر در ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان می رسد؛ ولی استفاده از آن در آغاز اسلام ، تا پیش از حکومت ایلخان مسلمان مغول ، غازان خان (۶۹۴ تا ۷۰۳ هجری) روشن نیست. پادشاه در مدت کوتاهی به علم شیمی دست یافت و بر خلاف پیشینیان که مبالغ هنگفتی در راه پیدا کردن اکسیر صرف می کردند ترجیح داد که دانش و مساعی خود را صرف هنر میناکاری نماید.
مؤلف کتاب «جغرافیای اصفهان» در سال ۱۲۹۴ هجری (۱۸۷۷ میلادی) درباره صنف میناکاران اصفهان می نویسد که میناکاری در اصفهان استادان معروف داشت ، مانند : آقاعلی فرزند آقاباقر نقاش که در فن نقاشی و مینا سازی همردیف پدرش بود و در اواخر سلطنت محمد شاه قاجار درگذشت (حدود ۱۲۶۴ هجری برابر با ۱۸۴۷ میلادی) و اینک برخی از نقاشان این زمان در هنر میناکاری هم استادی دارند و اگر به آنها سفارش کار مینا بشود مانند استادان مشهور گذشته از عهده ی انجام آن به خوبی بر می آیند و هم اکنون سرقلیانهای میناکاری خوبی ساخته می شود.
رواج صنعت میناکاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال ۱۳۱۰ شمسی است و مخصوصاً طی سی سال اخیر این صنعت به وسیله ی یکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان آقای شکرالله صنیع زاده بسط و توسعه یافت و شاگردانی در این مکتب تربیت شدند که هر یک دریچه ی دیگری را برای هنر میناکاری گشودند.
تا جایی که هم اکنون حدود پانصد نفر استاد و کارگر به تهیه ی اشیاء مینائی اشتغال دارند. بیشتر اشیائی که میناسازان فعلی به بازار عرضه می کنند عبارت است از: گوشواره – سینه ریز – گلوبند – انگشتر – جعبه های بزرگ و کوچک آرایش زنانه – قوطی سیگار – جعبه های خاتمکاری و میناکاری – سرویس چای خوری مینا – شربت خوری مینا – حبابهای مینا کاری – بشقاب مینا – گلدان مینا به اندازه های مختلف – تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای دیگر مانند طلاکاری و خاتم کاری و مینیاتور ترکیب می شود – کاسه قاب قدح میناکاری – قاب های عکس در اندازه های مختلف – زیر سیگاری مینا - پیپ مینا – آلبوم عکس – گلاب پاش مینا - پنکه سقفی – جار و چهلچراغ مینا ، درها و پنجره ها و ضریح های مینا کاری شده برای مقابر ائمه شیعه در کربلا و نجف و سامره و مشهد و قم و حضرت عبدالعظیم و اماکن متبرکه دیگر.
روی اشیاء طلایی و نقره ای هم می توان میناکاری کرد ولی اساساً میناکاری بر روی مس انجام می شود. برای فراهم آمدن مینا چند مرحله باید طی شود؛ به این ترتیب که ابتدا آن چیزی را که می خواهند میناکاری کنند به هر شکل و هر اندازه باید به وسیله مسگر ِ متخصص به شکل لازم در آید و پس از آن که ساخته شد استاد میناکار به آن لعاب سفید رنگ می دهد، معمولاً سه الی چهار بار لعاب داده می شود و در هر بار، شی ء ، به کوره می رود و حدود ۷۰۰ درجه حرارت می بیند تا رنگ لعابش ثابت شود. بعد روی آن با رنگ های گوناگون نقاشی می شود. سپس شیء باز به کوره می رود و حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه حرارت می بیند تا رنگها به صورت مطلوب درآید.
درگذشته که میناکاری رواج اندکی داشت، رنگهایی که به کار می رفت مانند رنگ هایی که در صنعت قلمکار به کار می بردند، گیاهی یا معدنی بوده . ولی اکنون برای نقاشی ظروف و اشیاء مینایی از رنگ هایی شیمیایی استفاده می شود که معمولاً آنها را از آلمان وارد می کنند.
رنگهایی که در میناکاری به کار می رود بر سه نوع است :
۱) رنگهای گیاهی که در چیت سازی هم به کار می رود.
۲) رنگهای معدنی که در نقاشی و میناکاری به کار می رفته .
۳) رنگهای فلزی که روی مینا کار می کنند :
برای میناکاری در تهیه رنگ قرمز از طلا هم استفاده می شود. رنگ سبز مینا از مس و رنگ زرد آن از گل ماش به دست می آید. رنگ آبی و فیروزه ای از فلزات و رنگ سفید از رنگ مخصوص تهیه می شده است که در شهر سامره از شهرهای عراق نوع خوب آن را به دست می آورده اند.
در دوران مغول سبک جدیدی در مینا کاری ایران به وجود آمده است .در دوره ی صفویه زمینه ی هنر مینا کاری تغییر یافت . ظروف نقره در این دوره با نقوش مینیاتور و مجا لس بزم و رزم و شکار و دربار تزئین یافته و نقوش اسلیمی و ختایی نیز جایی در میان نقوش فوق خود نمایی می کردند . هنر مینا کاری را می توان یکی از اختراعات خلاقا نه ی ایرانیان دانست ، زیرا زیبایی این هنر ، در مهارت هنرمند در مهار آتش و خاک و رنگ و لعاب است .
مینا به لحاظ روش تولید به دو دسته تقسیم می شود :
۱) مینای خانه بندی
۲) مینای نقاشی
● روش تولید
مینا طبعاً شفاف است و این شفافیت از اکسید قلع به وجود می آید و ترکیبات آن از زمانهای قدیم تا به امروز ثابت بدون تغییر مانده است. به طور کلی مینا کاری بر روی مس انجام می گیرد ،هر چند می توان روی طلا ونقره نیز مینا کاری کرد . تولید مینا نیاز به طی مراحل خاصی دارد و آن این است که ابتدا ظرف مورد نظر (زیر ساخت ) به دست مسگر یا دواتگر به شکل و اندازه ی لازم ساخته می شود، سپس استاد کار مینا به لعاب سفید رنگ می زند و در کوره می گذارد،سپس به نقاشی روی این بوم سفید پرداخته، در انتها طلا کاری می نما ید و در نهایت با لعاب شفاف می پوشاند. در مراحل ساخت هر ظرف حدود ۸ بار به کوره می رود و هر بار بطور متوسط از۲۰۰ تا ۸۰۰ درجه سانتی گراد حرارت می بیند تا رنگها به صورت مطلوب درآید.
۱) مینای خانه بندی :
در این روش مفتولهای نازک فلزی را در سطح ظرف در محل نقوش اصلی به وسیله ی لحیم ثابت می نمایند . پس از تثبیت مفتول ها ، داخل محدوده وسطوح به وجود آمده را با رنگهای مینایی پر می کنند و حرارت می دهند . اکثراً مینا های قدیمی به این روش ساخته می شوند.
۲) مینای نقاشی :
که امروزه متد اول است ، در این روش ابتدا سطح کار را با رنگ سفید وغلیظ ( با رنگی دیگر ) می پوشانند و پس از حرارت روی این بوم سفید را نقاشی می نمایند . به همین دلیل به آن مینای نقاشی می گویند .
● مواد اولیه
ـ مواد اولیه ی مورد مصرف بدنه ی مینا :
از فلزاتی مانند مس ، طلا ، نقره، ورشو و برنج که در واقع زیر ساخت را فراهم می آورند استفاده می شود ،که فلز مس به خاطر حالت چکش خواری ، از بقیه فلزات رایج تر است .
ـ مواد اولیه ی مورد مصرف در لعاب مینا :
از سیلیس ، کربنات ، سدیم ، پتاسیم ، آهک ، قلع و ... استفاده می شود . در مینا کاری برای تهیه ی رنگ قرمز از طلای حل شده به اضافه ی براکس و کربنات سدیم ، برای تهیه ی رنگ سبز از مس به اضافه ی کرومات سرب و برای تهیه ی رنگ زرد از ترکیب آهن ، اکسید کروم و قلع و در هر صورت برای شفافیت لعابها از اکسید قلع استفاده می شود . در گذشته که مینا کاری رواج اندکی داشته ، رنگها گیاهی یا معدنی بوده ، ولی اکنون برای نقاشی و لعاب اشیاء مینایی از رنگ های شیمیایی نیز استفاده می شود .
● ابزار کار
ابزار کار ساخت ظروف مینا عبارتند از :
۱) ورقه ی مس ( طلا یا نقره و ... )
۲) کاغذ کپی
۳) چکش: که با فرم های متنوعی که در سر خود دارند ، قادرند حالتهای مختلفی ( فرو رفتگی و بر آ مد گی ) را در فلز ایجاد نمایند .
۴) سندان : که می تواند بسته به اندازه و فرم مورد نظر کوچک یا بزرگ باشد ، به جای سندان می توان از تنه ی درخت مناسب استفاده نمود.
۵) گیره
۶) کمان اره و تیغ اره ی فلز بر
۷) قیچی فلز بر
۸ قلم مو
۹) انواع رنگ های گیاهی – معدنی و فلزی
۱۰) کوره
● محل تولید
● روش نگهداری
از آن جا نقوش مینا توسط لعاب شفاف پوشانده شده است ، شستن با آب گرم و اسفنج صدمه ای به ظروف نمی زند ولی از کشیدن اشیاء نوک تیز و برنده و ضربه زدن به آن باید جلوگیری کرد ( ضربه زدن ایجاد پریدگی می نماید )
بدیهی است حرارت زیاد و نا متناسب نیز بعضی از رنگ های مینا رامی سوزاند.
هنرمند ایرانی همواره با كارش هنریش به هنگام حك كردن نقشی بر سنگ یا فلزی و یا ترسیم نقشهای هندسی و نمادین بر بافتهای و یا تراشیدن پیكرهای به هر حال مقصودی را بیان و رمز و رازی را آشكار ساخته است.
تسلط هنرمندان این سرزمین در ساختن و پرداختن آثار شگفتانگیز است. همواره تكنیك و روشهای پیچیده در خدمت بیان معنای نقشهای قرار گرفته بین تكنیك و احساس و بین شكل و عاطفه توازن برقرار شده است.
طرحهای ایرانی كه در طی قرون و اعصار تجدید یافتهاند، مهمترین ركن هنرهای تزیینی ایران را تشكیل میدهند. این طرحها با كمی تفاوت در غالب هنرهای ایرانی مانند فلزكاری، كاشیسازی و سفالگری، حجاری، گچبری، تذهیب، مینیاتور، قالیبافی و دیگر شاخههای صنایعدستی ایران گاه به سادگی و گاه به تفصیل تكرار شدهاند و سطحهای مزین به طرحهای انتزاعی و یا طرحهای مجرد نباتات و گلها با زیبایی هر چه تمامتر عرضه شدهاند.
در صنایعدستی ایران، ذوق هنری و بردباری و وسواس هنرمندان ایرانی در ریزهكاری فنون هنری و نیز در انتخاب مواد اولیه، آزمودن روشهای گوناگون را به همراه نقشهای متنوع سبب شده است.
خط های حیرتآور اسلیمی و ختائی، اشكال قوی هندسی، گل و برگ و پرنده و با مهارت بیمانندی نقش شدهاند و عجیبتر اینكه در هر زمانی سبكی نو و زیبایی حیرتآور و شاعرانهای یافتهاند. هر چند شیوهها و روشهای قراردادی این فنون، كه برای انجام آنها مدت زیادی وقت صرف میشود، از زمانهای بسیار قدیم به یادگار مانده است ولی زیبایی و ظرافت آنها بیشتر بستگی به چگونگی الهامگیری هنرمندان هر دوره دارد،اما آنچه به این دقت و ریزبینی عظمت بخشیده، خصایص روحی و معنوی است كه خلاقیتهای هنری این ملت را چنین شكوفا كرده است، این نیروی اخلاقی شگرف و پایدار در طی قرنهای متمادی هنرمندان ایرانی را تربیت كرده، الهام بخشیده و این تمدن عظیم بشری را راهبری كرده است.
دگرگونیهای تاریخی هر قدر سخت و جانكاه است اما رشته سنتها را در این سرزمین كهنه نگسسته است، هر چند وقفههایی را به وجود آورده ولی روح كلی فرهنگ ایرانی در این مجموعه همواره پایدار مانده و بارزترین نمود آن در هنرهای دستی تجلی یافته است، در صنایعدستی ایران به نحوی اسرارآمیز تصویر یك زندگی نهفته است.
یك زندگی با شكلهای بسیار توأم با شوق و زیبایی، هنر ایرانی بیش از هر چیز در اشیای مصرفی كاربرد دارد، از سفال و شیشه و فلز تا كتابهای مصور و ابزارهای علمی، همه به صورت اشیایی آشنا با زندگی عادی در میآیند و این یكی از درسهای عمقیق است كه هنرمندان ایرانی به جانیان آموختهاند، ویژگی بارز فرهنگ ایرانی استقلال فكری آن بوده است.
سنتهای هر ملت مجموعهای از آداب و رسوم و جنبههای معنوی است كه مبانی زندگی اجتماعی بر آنها استوار است و از مجموع این سنتهاست كه فرهنگ ساخته میشود و به واسطه فرهنگ ملتها از یكدیگر متمایز میشوند.
یكی از پایههای استقلال فرهنگی و مقابله با هجوم فرهنگهای بیگانه، حفظ، احیا و معرفی هنرهای ملی در میان مردم هر كشور است كه به همان اندازه كه بر شخصیت مستقل هنری یك جامعه افزوده میشود، به همان اندازه اتحاد و همبستگی ملی در زمینههای فرهنگی استوارتر میگردد.
نمایشگاههای عرضه آثار هنری در حقیقت مانند پل ارتباطی میان گذشته و حال عمل میكنند و بهصورت منبع بسیار غنی جهت بهبود و تكامل طرحها، همواره با حفظ اصالتهای بومی و نیز بهعنوان عاملی برای جلوگیری از انحراف و انحطاط طرحها و اشكال محسوب میشوند.
تمدن جدید در زندگی دوران معاصر تأثیری عمیق بر جای نهاده و اوضاع اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را دگرگون كرده است.
شك نیست كه این تحول موجب دگرگونیهایی در زندگی هنرمندان ما و به تبع آن آثار هنری ایشان شده است در این حال تقلید صرف از گذشته هدف نیست، بلكه ارزشها و افكار و ایدههای هنرمندانه مورد توجه است.
بهطور كلی باید بپذیریم كه هنرها با گذشت دورههای تاریخی دارای فراز و نشیباند و از دورهای به دوره دیگر دگرگونمیشوند از زوال برخی از این دستاوردهای زنده و دلپذیر افسوس میخوریم، اما همچنان میتوان تداوم اشكال و نقشهای گوناگون گیاهان و پرندگان و جانوران را روی گلیم و فرشها و بافتهها و سفالینههای امروزی سراغ گرفت.
در ورای هر یك از این دست آفریدههای دلنشین، روح بزرگ ملتی با درایت و با قوه پندار و ذوق شعر و بلندمنشی راستین فرمان میراند، این نسیمی است كه از سمت گذشتگان ما وزیدن گرفته و در جانهای ما پراكنده شده است .پس آنچه را كه باقی مانده گرامی بداریم و در حفظ، اشاعه و احیای آن بكوشیم.
منبع:
isfhandicraft.blogfa.com
www.aftab.ir