مدرسه چهارباغ اصفهان، آخرین بنای با شکوه عصر صفویه

بنایی ست عظیم و عجیب سحر آمیز؛ و در عین شکوه و جلال، آرام بخش و دل انگیز. اوج ظرافت در کاشیکاری و تناسب در هنر معماری ایرانی - اسلامی.

از بناهای معروف صفوی که به عنوان بزرگترین مدرسه ی علمیه آن زمان با وسعت 8500 متر مربع با 121 هجره بنا گردیده و پذیرای 150 شاگرد بوده است.

وجه تسميه مدرسه به سلطانی به اين علت است که در زمان شاه سلطان حسين ساخته شده و بدين جهت مدرسه چهارباغ ناميده می شود که در خيابان چهارباغ واقع شده است. و دليل آنکه مدرسه مادر شاه گفته می شود اين است که مادر شاه سلطان حسين چند کاروانسرا و بازار و موقوفاتی بسيار شامل باغها، مزارع، روستاها، املاک، دکانها، کاروانسراها و ساير مستغلات برای این مدرسه داشته که چگونگی آنها با حمله افغانها نامعلوم مانده است. مدرسه چهارباغ اصفهان، پس از پيروزی انقلاب اسلامی «مدرسه علميه امام صادق (ع)» نامگذاری شد و هنوز به عنوان یکی از مراکز فعال علوم دینی در اصفهان بحساب می آید و حجره های آن نيز همانند عصر صفويه به اقامت طلاب اختصاص دارد. این مدرسه به همت مادر شاه سلطان حسین صفوی از سال 1116 تا 1126 ﮬ.ق ساخته شده است.

در گذر از خیابان چهارباغ عقب نشینی ورودی آن با سردری رفیع و مجلل انسان را به تماشای اوج زیبایی و هنر فرا میخواند. سردر ساختمان، مزین به کاشی های ریز و ظریف، همراه با مقرنس های پر نقش و نگار و خطوط مختلف است که بخش ورودی بنا را تشکیل می دهد. کتیبه سردر به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی است که تاریخ 1112 را بر خود دارد و به وسیله عبدالرحیم جزایری کتابت شده است. دهانه ی سردر با کاشی های فيروزه ای تزئين شده و بر روی دو پايه سنگ مرمری، گلدانی به شکل بسيار زيبا قرار گرفته است. در طرفين سر در دو سکوی مرمر بسيار نفيس و عالی وجود دارد. هفده طاق نمای دو طبقه آجری در اطراف در ورودی خودنمایی می کنند.

به صورت مختصر می توان این بنای باشکوه را چنین معرفی نمود که نمادی زیبا و کامل از جزئیات هنر عصر صفویست. چنانکه در هر گوشه آن راز بزرگی از هنر ایرانی نهفته است و چون در اواخر دوران صفویه ساخته شده است، به حد تکامل و زیبایی رسیده. این مجموعه ساختمانی را آواز قوی دوره صفویه می دانند که پایان شاهنشاهی آنها را اعلام میدارد. زیرا در روایات است که قوی زیبا و شناور روی آب هرگز آواز نمی خواند تا زمانیکه موقع مرگش فرا رسد و در آن زمان بهترین آوازش را سر می دهد. صفویان هم آخرین آواز خود را زمان مرگشان سر داده اند و بهترین شاهکارهای معماری خود را بوجود آورده اند.

درب اصلی مدرسه از دو قطعه چوب یک پارچه ساخته شده که روی آنها را با ورقه های طلا و نقره پوشانده اند. تزئینات فلزی آن ممتازترین نمونه صنعت زرگری و قلمزنی عصر صفوی است و روی آن اشعاری در وصف شاه سلطان حسین و مدرسه سلطانیه به زبان فارسی و عربی و با خط نستعلیق برجسته به خط محمدصالح اصفهانی قلمزنی شده است. هنرمند این در نفیس عبداللطیف تبریزی ست که هفت نمونه هنر را در آن به کار برده است: زرگری، نقاشی، مطلا، منبت، منیله، قابلمه و قلمزنی که در نظر استادان بزرگ امروز این فن شاهکاری از صنایع ظریفه است و نظیر ندارد.

پس از ورود به هشتی مدرسه، نمایی زیبا و خوش ترکیب انسان را از تعلقات بیرونی رها می سازد، زيباترين قسمت از نظر کاشي کاری همین جاست و سنگابی نفیس که در وسط دالان قرار دارد و صلوات بر چهارده معصوم به صورت الواح جداگانه ای به هم گره خورده بر آن حجاری شده؛ این صلوات را یکی از طلاب عصر صفوی به نام محمد مهدی حسینی کتابت کرده و محمد طاهر آنرا حجاری نموده که در ماه شعبان سال 1110 هجری به اتمام رسیده است. اين سنگاب شاهکار هنر سنگتراشی و خوشنويسی است. ورود به صحن اصلی مدرسه با شکستی زیبا و نامحسوس مهیا شده است. مدرسه چهارباغ به صورت چهار ایوانی می باشد و نمونه کامل از یک معماری باشکوه، درون گرا و بومی ست.

ایوان ها و حجره های صحن چهار ایوانه مدرسه، رو به باغی پر درخت قرار دارند. گذر نهر فرشادی و درختان چنار در چهار باغچه ی گوشه های حیاط مدرسه فضایی روح افزا را بوجود آورده است و ترکیب رنگهای سبز درختان چنار و آبی فیروزه ای کاشی ها چشم نواز و آرامش بخش است. و چون این بنا آخرین بنای با شکوه دوره صفوی می باشد آخرین تحولات و پیشرفت های کاشیکاری و سایر فنون معماری در آن بکار رفته است.

سنگاب نفیس دیگری جلو ایوان جنوبی و حوض سنگی بزرگی روبروی آن قرار دارد. در سمت شرقی ایوان شمالی مدرسه سنگ شاخصی برای تعیین ظهر حقیقی قرار داده شده است که کتیبه ای به شرح زیر بر آن حجاری شده است: « در روز یکشنبه 29 جمادی الآخر 1351 قمری و 7 عقرب و 8 آبان ماه 1311 شمسی، این سنگ برای تعیین ظهر حقیقی به یادگار سفر اصفهان این جانب سید جلال الدین الحسینی الطهرانی در مدرسه چهارباغ نصب شد؛ که چون سایه ی جدار غربی این سنگ معدوم شود، ظهر حقیقی واقع می گردد.»

مسجد و گنبد خانه مدرسه در ضلع جنوبی بنا قرار دارد و گنبد آن یکی دیگر از گنبدهای دو پوش شهر اصفهان با ارتفاع 38 متر تا تیزه گنبد بیرونی و 32 متر تا تیزه ارتفاع گنبد درونی است و از لحاظ معماری و تزئینات برجسته به مانند مسجد جامع عباسی ست و زمان ساخت آن یک قرن پس از ساخت مسجد جامع عباسی ست و پیشرفته ترین و زیباترین هنرهای عصر صفوی بطور استادانه و ماهرانه در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و مجموعه ای زیبا از هنر، خلاقیت، ظرافت و معماری را بوجود آورده اند. کتیبه فوقانی داخل گنبد به خط عبدالرحیم جزایری خوش نویس عصر صفویه می باشد. تمامی سطوح داخلی بنا به قطعات کوچکی تقسیم می شود که با کاشی تزئین شده است. از نظر تناسب معماری و زیبایی در طرح های گنبد، مدرسه چهارباغ بعد از گنبد مسجد شیخ لطف الله قرار دارد و مدرسه از لحاظ داشتن کاشی کاریهای مختلف از جمله هفت رنگ معرق، گره سازی، پیلی و معقلی در حقیقت موزه کاشیکاری اصفهان بلکه جهان است. اما در جبهه ی خاوری حیاط که بایستی و گنبد را نظاره گر باشی زخمی که سالهاست پیکره ی نیمه جان آنرا ذره ذره نابود می کند روح و جان تو را نیز می آزارد. وجود داربست‌هایی که برای مرمت گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان نصب شده‌اند، همچنان چهره ی این اثر تاریخی را خدشه‌دار کرده‌اند و زخمی که سال‌هاست بر این اثر تاریخی باقی مانده و همچنان این بنا را چون اسیری در بر گرفته‌اند. با پایان عملیات مرمت کاشی‌کاری‌های گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان، داربست‌های روی این گنبد که به قول اصفهانی‌ها خودش هم تبدیل به میراث فرهنگی شده، هنوز برچیده نشده اند و به گفته کارشناسان، اگر این کاشی‌های بى‏نظیر و منحصربه‌فرد از بین برود، دیگر نمی‌توان جایگزینی برای آن یافت؛ میراثی که با چنین اهمال‌هایی اثری از آن برای نسل‌های آتی باقی نمی‌ماند.

منبر دوازده پله مدرسه که يکپارچه از سنگ مرمر ساخته شده از بهترين نمونه های هنر حجاری و سنگتراشی آن روزگاراست. در کنار اين منبر، محراب نفيس و بسيار زيبای مدرسه قرار دارد که کتيبه بالای محراب و منبر نيز به خط عبدالرحيم جزايری ست. اشعاری که در اطراف سرسرای مدرسه به خط نستعليق بسيار زيبا به رنگ سفيد بر زمينه کاشی خشت لاجوردی نوشته شده به خط محمد صالح اصفهانی و مورخ به سال 1119 هجری است. کتيبه ی افقی داخل گنبد نيز به خط عبدالرحيم جزايری و تاريخ 1121 هجری را نشان می دهد. اغلب از این گنبد خوش ترکیب و مناره های 36 متری آن به عنوان نماد زیبایی و معرفی اصفهان در قالب یک ساختار زیبا و چشم نواز استفاده می شود.

شبستان مسقف مدرسه چهارباغ که در ضلع شرقی مدرسه واقع شده با درب منبت کاری بسيار نفيسی به محوطه زير گنبد مربوط می شود. در اين شبستان سه محراب وجود دارد که کتيبه های اطراف آنها را محمد مؤمن الحسينی به سال 1118 هجری کتابت کرده. شبستان دارای ویژگی های شگفت آوری است که از آن جمله می توان به تغییر صدا، انتقال صدا و ضد زلزله بودن آن اشاره کرد.

مدرسه چهارباغ دارای کتابخانه کم نظیر و با ارزشی بوده که در حمله افغانها نابود شده است. این کتابخانه با کتب بسیار نفیس و کمیاب در اختیار طلاب علوم دینی و سایر پژوهشگران و محققین آن روزگار بوده است و لازم به ذکر است این کتابخانه مجددا بازگشایی شده و در اختیار طلاب و عموم قرار دارد.

سردر نفیسی آراسته به کاشیکاری معرق مورخ به سال 1121 ﮬ.ق در ضلع شمالی مدرسه قرار دارد که به بازار هنر باز می شود که در عصر صفويه آنرا بازارچه بلند و بازارچه شاهی نيز می نامیدند. اين بازارچه نمونه ارزنده ای از بازارهای عصر صفوی است. در شرق مدرسه چهارباغ کاروانسرای مادر شاه واقع شده که مهمانسرای عباسی امروز است.

به صورت مختصر می توان این بنای باشکوه را چنین معرفی نمود که نمادی زیبا و کامل از جزئیات هنر عصر صفویست. چنانکه در هر گوشه آن راز بزرگی از هنر ایرانی نهفته است. حجره های مدرسه چهارباغ تماما از یک اطاق نشیمن در جلو و قسمتی بصورت صندوق خانه در عقب و قسمت دیگری بصورت بالاخانه ساخته شده است. حجره ای در شمال غربی مدرسه قرار دارد که داخل آن با حاشیه های طلاکاری آراسته و بخاری یا شومینه ای بسیار زیبا در آن ساخته شده که به شاه سلطان حسین صفوی اختصاص داشته به طوری که ایشان هنگام شرکت در مباحث دینی با علمای عصر خویش و مدرسینی که توسط خود شاه انتخاب می شدند، در آنجا حضور می یافت. همچنین درمنابع تاریخی آمده است که هنگام حمله ی افغان شاه سلطان حسین که فردی بی کفایت و عیاش بوده در همین اتاق حبس و توسط اشرف افغان به قتل می رسد. در این حجره گلیمی بافته شده به تاریخ ۱۱۱۸موجود است که در اطراف این گلیم نوشته شده است :

فرش این مدرسه که روح فزاست       وقف نواب اشرف اعلاء است

پنجره های آلت بندی و چوبی گره چینی شده، از دیگر قسمت های بسیار جالب و تماشایی این بنای نفیس تاریخی به شمار می رود.

آقا کمال خازن از خواجه سرایان مقرب حرم شاه سلطان حسین صفوی که سمت ریش سفید حرم محترم و صاحب جمع خزانه عامره را دارا بوده، خزانه دار شاه سلطان حسین و سرپرست ساختمان مدرسه چهاباغ بوده است. خاتون آبادی در ذکر وقایع 1117 ﮬ.ق درباره ی بنای مدرسه چهارباغ و آقا کمال یادآوری نموده که این بنا در کمال تکلیف و زیبایی به سرکاری آقا کمال صاحب خزانه عامره ساخته شده و در اشعار فارسی مدرسه نیز نام وی آورده شده است. در اشعار اطراف سرسرای داخل مدرسه به خط محمد صالح اصفهانی و تاریخ 1119 ﮬ.ق چنین آمده است:

و ارگ تخت سلیمان خسرو گیتی ستان                           پادشه شیعیان جان جهان سلطان حسین

آنکه از کجش شده است کار عالمی                               آنکه از خلق و کرم بگرفت حد مشرقین

شد مقرر تا غلامان و خازنش آقا کمال                         کز کمال عقل و دانش عقل دانش راست عین

و در اشعاری دیگر راجع به اتمام ساختمان مدرسه چهارباغ در مدخل ورودی شمالی از بازارچه بلند به خط محمد صالح اصفهانی و بتاریخ 1118 و 1119 ﮬ.ق چنین آمده است:

یافت چون اتمام این عالی بنا از وجود شاه            داد چون سرکاری آقا کمالش زینت و زین

در طرفین سردر ورودی این اثر با شکوه اشعاری با این متن آمده است:

دریای سپهر کائنات است کفش                            نبود چو علی گوهری اندر صدفش

خورشید گهی بدر شود گاه هلال                             گر عکس دهد به ماه اندر نجفش

این شعر در کمال طراوت و نازک خیالی برای حضرت علی ( ع ) بصورت مجازی در نظر گرفته شده است و آورده شده هرگاه کسوف رخ می دهد بدلیل آنست که ایشان با دادن تصویر خود از نجف اشرف به ماه باعث می شود تا خورشید از هلال کامل در آمده و در سایه این ماه پنهان گردد.

گوبینو در سال 1855م از مدرسه چهارباغ دیدن کرده و اظهار نموده است که: « در این بنا هیچگونه کمبودی حتی به اندازه ی یک آجر به چشم نمی خورد و در چنان درجه ای از کمال و زیبایی و ظرافت و هنرآرائی ساخته شده که بیننده ی آن هرگز در مکانی دیگر این چنین احساس جوانی نمی کند و همیشه از فرزند خود می خواستم و او را از دویدن و حرکت زیاد منع می نمودم مبادا که لرزشی در بنا ایجاد شود و قطعه ای از کاشیهای آن بر زمین فروافتد!» حال باید به اندیشه ی افرادی چون گوبینو اندیشید یا به لرزه هایی که چندی دیگر از عبور مترو بر اندام این اثر می افتد!؟

و آنطور که از سفرنامه کوست برداشت می شود، در عهد حکومت ظل السلطان بعضی از تزئینات نفیس این مدرسه و کاروانسرای مجاور آن توسط وی – ظل السلطان – به سرقت رفته و فروخته شده است؛ اما خوشبختانه در زمان پهلوی پس از پیگیری های بسیار این آثار بازستانده و توسط متخصصان عصر در محل خودقرار داده شده است.

 

منابع و مأخذ:

1-لطف الله هنرفر/ کنجینه تاریخی اصفهان/ انتشارات سپر تهران/ چاپ دوم 1356

2- دکتر حسن بیک محمدی/ اصفهان و گردشگری/سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان/بهار86

3-منصور قاسمی، محمودرضا شایسته/ اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی/نقش خورشید/1383

4- آکسانا بهشتی/راهنمای سفر به استان اصفهان/تهران روزنه/1383

5- محمد مهدی بن محمدرضا الاصفهانی/نصف جهان فی تعریف اصفهان/1340

6- امیرحسین نیکزاد/ آثار تاریخی اصفهان/1333

7- عباس بهشتیان/ آثار ملی اصفهان/1344

8- منصور قاسمی/اصفهان این همه هست این همه نیست/نقش خورشید/1385

گردآوری و تحقیق : ثنا دهقانی، مهدی محبوبفر